من را شاعر امام رضا(ع) می شناسند در شعر، خودم هستم به گزارش کادو دونی، مریم کرباسی می گوید نخستین شعرش که با استقبال روبه رو شده، شعر رضوی بوده و همین سبب شده علاقه اش به شعر رضوی بیشتر شود؛ تا جایی که حالا خیلی ها او را شاعر امام رضا(ع) خطاب می کنند. خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب - جواد شیخ الاسلامی: از مریم کرباسی تا امروز چند مجموعه شعر مثل «دعوت نامه» و «خبرهای خوب» انتشار یافته است. اما دلیل این که امروز سراغ او رفته ایم، نه کتاب های پخش شده او، بلکه شعرهای منتشرنشده اوست. کرباسی از معدود شاعرانی است که در کنار غزل عاشقانه، شعرهای آیینی زیادی نوشته است. قسمتی از مهم ترین شعرهای آیینی کرباسی، شعرهای رضوی اوست. از این شاعر تا امروز شعرهای رضوی زیادی انتشار یافته که تعدادی از آنها مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته اند؛ تا آنجا که خودش می گوید بعضی ها او را «شاعر امام رضا (ع)» خطاب می کنند. به بهانه خوانش یکی از شعرهای رضوی مریم کرباسی، امروز سراغش رفتیم تا کمی بیشتر در رابطه با علاقه اش به شعر رضوی صحبت نماییم. این که چطور و چرا شعر رضوی تا این حد برایش جدی شد، و برای کلیشه ای نشدن این شعرها، چه کرده است؟ این گفت وگو را در ادامه می خوانید: * خانم کرباسی، شما شعرهای زیادی برای امام رضا(ع) دارید. دوست دارم بدانم چه طور شد که شعر امام رضایی در کار شما اینقدر پررنگ شد؟ برای ما که مشهدی نیستیم و از مشهد دور هستیم، از بچگی بهترین مسافرتی که داشتیم سفر مشهد بوده است. خاطره ای که همیشه از بچگی داریم، خاطرات مشهد بوده و این خاطرات با ما مانده است. علاقه خاص من به مشهد به خاطر همین دوران بچگی است. * نخستین شعر رضوی را چه زمانی نوشتید؟ اولین شعری رضوی ام را به خاطر جشنواره امام رضا(ع) نوشتم که متعلق به خیلی سال پیش است. اتفاقا در آن جشنواره برگزیده شدم. شعر خیلی قوی نبود و جزو نخستین شعرهای من بود ولی انتخاب گردید. البته باید بگویم که از آن به بعد، دیگر جهت شرکت در جشنواره ها، شعر رضوی ننوشتم. تنها شعر رضوی که نوشتم و جهت شرکت در جشنواره بود، همان شعر اول بود. * نخستین شعر رضوی که خودتان هم هنوز دوستش دارید، کدام است؟ اولین شعر جدی که خودم خیلی دوستش داشتم، ساعت ۳ نصف شب بود که نوشتم. ناگهان از خواب بیدار شدم و شروع کردم به نوشتن آن. * چه جالب. کدام شعر است؟ فکر کنم سال ۹۳ بود. شعری است با این مطلع؛ «این حرم در طول سال از بس که زائر داشته / خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته». من از آن دسته آدم هایی نیستم که بگویم خواب دیدم و یک نفر به من الهام کرد، ولی در رابطه با این شعرم برای امام رضا(ع) می توانم این حرف را بزنم. این شعر با مخاطب هم ارتباط خیلی خوبی برقرار کرد. من به صورت اتفاقی دیدم موسسه شهرستان ادب شعر را منتشر نموده و بین مخاطبان و مردم هم بسیاری از آن استقبال شده است. این متعلق به زمانی است که من در شعر اصلا شناخته شده نبودم. یعنی شناخته شدن من در فضای ادبی، با شعر امام رضا(ع) بود. فکر می کنم شعرهای من به این خاطر کمتر کلیشه ای شده اند که «منِ شخصی» خیلی در شعرهای من وجود دارد. یعنی خود شاعر در شعرها خیلی حضور دارد. اهتمام کردم هر دفعه از یک زاویه تازه به این قضیه نگاه کنم و کلماتی که در شعر رضوی زیاد تکرار می شوند، زیاد نیستند. * پس خودتان را در شعر مدیون امام رضا(ع) می دانید. درست است؟ بله. یک جورهایی لطف امام رضا(ع) و خدا بوده که من پس از آن شعر، بیست سی تا شعر رضوی دیگر هم نوشتم. گاهی وقت ها تعدادی از این شعرها را می خوانم و با خودم می گویم من این شعرها را چطوری نوشتم؟! چون هم خودم شعرها را دوست دارم و هم مخاطب آنها را دوست دارد. برای همین گاهی می گویم این شعرها را چطوری نوشتم؟! مثل آن شعر «می نویسم باز هم در بغض و حسرت نامه را / باز دلتنگت شدم، بفرست دعوتنامه را». این شعر هم داستان دارد. خلاصه نخستین شعر از من که با استقبال روبه رو شد، شعر رضوی ام بود. این شد که علاقه ام به شعر رضوی بیشتر شد و من شعرهای رضوی دیگری هم نوشتم. همین حالا هم خیلی ها من را با عنوان شاعر امام رضا(ع) می شناسند. * یک شعر دیگر هم دارید که در عرصه شعر رضوی زیاد دیده شده است؛ شعر دعوتنامه. گفتید هر شعرتان داستانی پشت خودش دارد. داستان این شعر چیست؟ بله. یکی از شعرهای رضوی که خیلی با مخاطب ارتباط برقرار کرد، همین شعر بود؛ «می نویسم باز هم در بغض و حسرت نامه را». ما برای رونمایی از کتاب «خبرهای خوب» مشهد بودیم و زمانیکه جلوی باب الجواد می خواستیم از امام رضا(ع) خداحافظی نماییم، گفتم که «امام رضا! من خداحافظی نمی کنم، چون می خواهم باردیگر به زودی برگردم». همچنین هم شد و من یک ماه بعد برای یک برنامه دیگر باردیگر به مشهد دعوت شدم. اینجا بود که این شعر را نوشتم و خداراشکر آن هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. * آخرین شعرتان برای امام رضا (ع) چیست؟ شعری که آخرین شعر رضوی ام حساب می شود، ردیفش «شاعر امام رضا» است. این شعر را تا حالا جایی منتشر نکردم. من روی شعرهای امام رضایی ام یک وسواسی دارم که خیلی دلم نمی خواهد آنها را زود منتشر کنم. تنها جایی که این شعر را خواندم، در یکی از برنامه های جشنواره شعر فجر بود. * یک بیتش را نمی خوانید؟ گنبد و نور، حوض و فواره، دوربین، شاعرِ امام رضا رو به آن گنبد طلاکاری، بنشین شاعرِ امام رضا * شعرهای رضوی، بخصوص در سالیان اخیر، کلیشه ای شده اند. شما که بیست سی تا شعر رضوی دارید، بگویید برای کلیشه ای نشدن شعر چه می کنید؟ فکر می کنم شعرهای من به این خاطر کمتر کلیشه ای شده اند که «منِ شخصی» خیلی در شعرهای من وجود دارد. یعنی خود شاعر در شعرها خیلی حضور دارد. اهتمام کردم هر دفعه از یک زاویه تازه به این قضیه نگاه کنم و کلماتی که در شعر رضوی زیاد تکرار می شوند، زیاد نیستند. در شعر من هم کلمات شعر رضوی وجود دارند ولی اهتمام کردم کمی متفاوت تر از این کلمات استفاده کنم. مثلاً در یکی از غزل ها می گویم «خواب دیدم بازهم اردوی مشهد می برند / تا گرفتم از پدرم دیشب رضایتنامه را». این ها چیزهایی است که خیلی شخصی بوده و حقیقت داشته است. بسیاری از چیزهایی که من در شعر آوردم زیست شاعرانه است؛ من حس شان کردم و با آنها ارتباط برقرار کرده بودم. * با این توضیح و تفسیر اگر ده یا بیست تا غزل دیگر برای امام رضا(ع) بنویسید، باز هم کلیشه ای نمی شوند. درست است؟ صددرصد اگر بخواهم شعر رضوی بگویم، اهتمام می کنم تکراری نباشد. چون شعر تکراری گفتن واقعاً لطفی ندارد و مخاطب از آن استقبال نمی نماید. من اهتمام کردم در شعرها خودم باشم و شاید به همین خاطر است که شعرها متفاوت شده است. * چرا این شعرها تا حالا در قالب کتاب منتشر نشده است؟ چند وقت پیش توی فکر بودم که این شعرها را در یک کتاب مستقل منتشر کنم. با یکی از دوستان شاعر مشورت کردم و ایشان معتقد بود که بیست تا شعر برای کتاب شدن کم است. فکر کنم بیست تا شعر در یک مبحث خاص، کم نباشد و بیست تا شعر کافی است. خودم دوست داشتم این کتاب را در انتشارات «به نشر» کار کنم که متعلق به آستان قدس رضوی است. متاسفانه خودم آشنایی ندارم و با کسی ارتباط ندارم. فعلاً این مجموعه دستم مانده است تا ببینم چه می شود. * مجموعه آماده چاپ دیگری هم دارید؟ دو سه تا حوزه محتوایی است که من در این موضوعات شعرهای زیادی دارم؛ یکی شعرهای مادرانه ام است که تعدادشان زیاد است و دوست دارم در یک مجموعه مستقل منتشر شوند، یکی شعرهای رضوی است و دیگری هم شعرهای عاشقانه است؛ عاشقانه هایی که مختص همسرم نوشته ام. فکر می کنم این شعرها هم چهل پنجاه تا غزل بشوند. ضمن این که این چهل پنجاه هم شعرهای خوبی هستند و آنها را از بین شعرهای بیشتری انتخاب کردم. این شعرها مختص همسرم هستند و از این نظر یک خصوصیت خاص دارند. حس خیلی خوبی دارم از زمانیکه شعر رضوی می نویسم. از تعدادی از این شعرها چند سال قبل ولی هربار آنرا مرور می کنم، این حس خوب هنوز در من زنده است. وقتی می بینم دیگران این شعرها را دوست دارند و من را به عنوان شاعر امام رضا(ع) می شناسند، این خیلی برایم عزیز است. * پس سه چهار تا کتاب آماده چاپ دارید؟ بله. اما مشخص نیست چه زمانی همت کنم و این ها را منتشر کنم. اگر این شعرهای رضوی منتشر شوند، شاید انگیزه ای پیدا کنم که بقیه شعرها را هم منتشر کنم. * در رابطه با تجربه تان در نوشتن شعرهای رضوی اگر نکته دیگری دارید، ممنون می شوم بگویید. من ارادت خاصی به شعر رضوی دارم. حس خیلی خوبی دارم از زمانیکه شعر رضوی می نویسم. از تعدادی از این شعرها چند سال قبل ولی هربار آنرا مرور می کنم، این حس خوب هنوز در من زنده است. وقتی می بینم دیگران این شعرها را دوست دارند و من را به عنوان شاعر امام رضا(ع) می شناسند، این خیلی برایم عزیز است. خیلی وقت ها شعرهای رضوی من خودشان می آیند و انگار من تلاشی برای نوشتن این شعرها ندارم. گاهی وقت ها همین که شعر را نوشتم، دیگر نیاز به ویرایش نداشته است. برای بسیاری از شعرهای من چنین اتفاقی افتاده است و همه این ها هم لطف امام رضا(ع) است. امیدوارم کماکان توفیق داشته باشم تا به این شعرها اضافه کنم. منبع: كادو دونی 1404/07/10 19:30:16 5.0 / 5 6 تگهای خبر: انتشار , جشن , جشنواره , دوربین این مطلب کادودونی را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط کناره گیری دو تن از اعضاء شورای سیاست گذاری جشنواره تئاتر فجر مایکروسافت در کوشش برای ایجاد بازار هوش مصنوعی برای ناشران است این داستان تولد واژه های جدید است نادر ابراهیمی و روایت جنگ شرافتمندانه ایرانیان نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۱ بعلاوه ۴