تلاش تهیه کننده برای تعرض به یک بازیگر زن

تلاش تهیه کننده برای تعرض به یک بازیگر زن به گزارش کادو دونی، غزاله اکرمی: تهیه کننده قرار دیگه ای برای فیلم بعدیشون با من گذاشتند که متاسفانه قصد تعرض و نزدیک شدن به من رو داشتند که من از دفتر خارج شدم.



سرویس فرهنگ و هنر مشرق

- غزاله اکرمی در استوری اینستاگرام خود نوشت: مدتی پیش توسط تهیه کننده شناخته شده ا که متأهل هم هستند و زن و بچه دارند، دعوت به کار شدم. رفتم دفتر و چند جلسه ای راجع به پروژه صحبت کردیم. بعدش متاسفانه ایشون به من پیشنهاد دوستی داد که من پیشنهاد ایشون رو نپذیرفتم.
بعد از مدتی متوجه شدم باوجود تست گریم و تمرین و گپ و گفت ها، این نقش رو از من گرفتند و به بازیگر دیگه ای سپردند. گذشت و من هم گذشتم... گفتم حتما دلیلی وجود داشته.
بعد از چند روزی، تهیه کننده قرار دیگه ای برای فیلم بعدیشون با من گذاشتند که متاسفانه قصد تعرض و نزدیک شدن به من رو داشتند که من از دفتر خارج شدم.
چند روزی گرفتار شوک بودم و بشدت ذهن من رو به هم ریخت.
تا این که احساس کردم نمیتونم با وجود همچین آدمایی کار کنم و حتی دیگه اینجوری نمیتونم زندگی کنم. از سال ۹۵ که شروع کردم، هیچگاه در تمام این سال ها نخواستم به هر قیمتی دیده بشم و هربار به خاطر نقش مرخوصله ای یا کنار هر آدمی قرار گرفتن رو نپذیرفتم.
اینو اینجا با اطمینان می گم.
تمام کسانیکه از نزدیک منو می شناسن، به شکلی شاهد مسیرم بودن. می دونن که پشت این اتفاق و این استوری، چند سال صبر و تحمل و تلاش بوده.
اکرمی در این مجموعه استوری ها اشاره می کند: "اینجوری نمی تونم زندگی کنم" که بنظر می رسد او قصد خودکشی داشته است. چند بعدی اکرمی در استوری دیگری می نویسد:
بازم ممنوم از تمام کسایی بهم محبت و عشق دادند حال جسمیم خوبه... بقیه شم درست میشه ایشلا امیدوار هستم توو این سینما با دختر دیکه ای این کارو نکنید منو خدا دوست داشته که هم اکنون زنده ام.
موارد افشاگری در رابطه با آزار و خشونت جنسی در سینمای ایران کم نبوده است. مدتی پیش یکی از بازیگران جوان تجربه شخصی را در فضای مجازی منتشر نمود و نوشت:
«سال آخر دانشگاه از راه یکی از دوستانم متوجه شدم که برای فیلمی تست می گیرند. خیلی سریع به محل تست رجوع کردم و دیدم حدود ۵۰ نفر از دختران همسن وسال من به اتاقی می روند و پس از چند دقیقه بیرون می آیند. وقتی نوبت من شد به داخل اتاق رفتم و سوالات معمول و چند تست ساده از من گرفتند و بر خلاف آن چه از دیگران دیده بودم که بعد از تست آنجا را ترک می کردند، از من خواستند در سالن منتظر بمانم تا نکته مهمی را به من بگویند.
حدود یک ساعت منتظر ماندم تا آقایی که بعدها فهمیدم دست راست آقای کارگردان است- مرا به اتاق دیگری هدایت کرد و پس از بستن در از من پرسید آیا می خواهم راه ۱۰۰ ساله را یک شبه طی کنم یا نه؟ با ذوق ناشی از امیدواری گفتم بله، چونکه نه. او روی کاغذ آدرسی نوشت و به من داد و از من خواست تا آن شب به آن آدرس بروم و برای ساعاتی خوش بگذرانم. خیلی تعجب کردم و پرسیدم اینجا لوکیشن فیلمبرداری است؟ او خندید و اظهار داشت که نه، خانه آقای کارگردان است. من که تازه متوجه نیت آنها شده بودم، گفتم برای چه باید به خانه آقای کارگردان بروم؟ که آن آقا با ژستی که هیچ وقت نمی توانم فراموش کنم گفت الکی الکی که نمیشه وارد سینما شد.
من چون دیدم هر لحظه احتمال شنیدن الفاظ رکیک وجود دارد از صندلی بلند شدم و بسمت در رفتم که او به سمت من هجوم آورد، مرا به دیوار چسباند و ضمن اصطکاک با من گفت بدبخت! حالا که شانس به تو رو آورده، داری خرابش می کنی؟ کلی از این دانشجوها از خدایشان است که این آقای کارگردان، سلام آنها را علیک بگوید. من در آن لحظه به هیچ چیز فکر نمی کردم. فقط تنها چیزی که یادم است این که آن آقا را با قدرت تمام به گوشه ای هل دادم و بلا فاصله از آن اتاق خارج شدم و تا چند کیلومتر فقط دویدم و گریه کردم. باآنکه آن اتفاق برای من ختم به خیر شد، من نسبت به محیط های بسته فوبیا پیدا کردم. این اتفاق سبب شد تا چندسال قید حضور در سینما را بزنم. بعدها هم که متمایل شدم، به سبب تاهل من بود و این که حالا دیگر می دانستم نمی توانند به این راحتی ها به من نزدیک شوند و به این علت در هر قرار سینمایی طوری به طرفم می فهماندم که متاهل هستم. اما چرا باید من و امثال من متحمل چنین دردهایی شویم؟
بعدها بسیار شنیدم اتفاق هایی از این دست برای برخی بازیگران و حتی عوامل زن پشت صحنه روی داده است که متاسفانه از همان سال ها و مطمئنا پیش از آن وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.»
یکی از موارد قابل تامل اینست که این دست آزارگری ها توسط عواملی صورت می پذیرد که دارای قدرت تهیه و تولید هستند و در فرایند انتخاب بازیگران نقش بسزایی دارند. این روند که طی سالهای اخیر افشاگری های مختلفی در مورد آن انجام شده، متوقف نشدهو هرازگاهی از این دست اعترافات در فضای مجازی منتشر می شود.
خلاصه اینکه گفتم حتماً دلیلی وجود داشته.
بعد از چند روزی، تهیه کننده قرار دیگه ای برای فیلم بعدیشون با من گذاشتند که متاسفانه قصد تعرض و نزدیک شدن به من رو داشتند که من از دفتر خارج شدم.
چند روزی گرفتار شوک بودم و به شدت ذهن من رو به هم ریخت.
تا اینکه احساس کردم نمیتونم با وجود همچین آدمایی کار کنم و حتی دیگه اینجوری نمیتونم زندگی کنم. وقتی نوبت من شد به داخل اتاق رفتم و سوالات معمول و چند تست ساده از من گرفتند و بر خلاف آنچه از دیگران دیده بودم که پس از تست آنجا را ترک می کردند، از من خواستند در سالن منتظر بمانم تا نکته مهمی را به من بگویند.
حدود یک ساعت منتظر ماندم تا آقایی که بعدها فهمیدم دست راست آقای کارگردان است- مرا به اتاق دیگری هدایت کرد و بعد از بستن در از من پرسید آیا می خواهم راه ۱۰۰ ساله را یک شبه طی کنم یا نه؟ اگرچه آن اتفاق برای من ختم به خیر شد، من نسبت به محیط های بسته فوبیا پیدا کردم.

منبع:

1404/08/22
09:46:16
5.0 / 5
6
تگهای خبر: تولید , سرویس , سینما , عشق
این مطلب کادودونی را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۳
کادو
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

كادو دونی

فروش انواع کادو

کادو دونی، هدیه ای برای هر لحظه ، سورپرایزهای به یادماندنی

kadodooni.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كادو دونی محفوظ است