توسط نشر نو؛
ترجمه برنده جایزه گنکور ۲۰۱۰ منتشر گردید
رمان نقشه و قلمرو نوشته میشل اوئلبک با ترجمه ابوالفضل الله دادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش کادو دونی به نقل از مهر، رمان «نقشه و قلمرو» نوشته میشل اوئلبک بتازگی با ترجمه ابوالفضل الله دادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. ترجمه فارسی این کتاب که در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه گنکور شد، یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که این ناشر چاپ می کند.
ابوالفضل الله دادی مترجم این کتاب در معرفی اثر و نویسنده اش می گوید میشل اوئلبک به همان اندازه که تحسین شده، منفور هم هست و مورد حمله ها و نقدهای بی رحمانه قرار گرفته است. از اسم این نویسنده بواسطه سبک خاص ابداعی اش صفت تولید شده شده است. چون یک زیبایی شناسی غم زده و کمابیش غریب دارد که تنها به جهان رمان هایش محدود نیست. اوئلبک متولد سال ۱۹۵۸ است و برخی او را بعنوان مهم ترین نویسنده نسل جدید فرانسه می شناسند.
«نقشه و قلمرو» بزرگ ترین رمان این نویسنده است و سال ۲۰۱۰ در پاریس انتشار یافته است. این رمان، جمع بندی دنیا و برآوردی عمیق از یک زندگی شمرده می شود. میشل اوئلبک هم معتقد می باشد این رمانش با قلمروهای روایی متفاوت، یکی از پیچیده ترین ساختارها را بین متن هایی که نوشته دارد. او با ساختن هزارتویی متافیزیکی و نوشتن یک رمان کاملا سیاه و عجیب، پیشرفت اجتماعی یک هنرمند را روایت کرده و چگونگی برهم خوردن آرامش آن هنرمند را نشان داده است.
این رمان ۱۴ فصل و یک پی گفتار دارد و همراه با ترجمه فارسی اش، متن گفتگوی نلی کاپریلیان با نویسنده اثر با تیتر «بالزاک از من بهتر بوده» چاپ شده است.
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
یک ماه بعد مریلین با زنبیلش که سنگین تر از همیشه بود وارد دفتر شد. پس از آن که سه بار دماغش را پاک کرد پرونده حجیمی را که چند کش دورش پیچیده بود جلو ژد گذاشت.
چون ژد چیزی بروز نداد، اظهار داشت: «این هم مقاله های مطبوعات...»
ژد بی این که پوشه را باز کند با نگاهی بی روح براندازش کرد.
پرسید: «چطور است؟»
«عالی. همه دست به قلم شده اند.»
به نظر نمی رسید مریلین خیلی خوشحال باشد. این زن زیر ظاهر فین فینی اش، جنگجو بود و متخصص عملیات تکاوری: آنچه سر ذوقش می آورد و به حرکتش وا می داشت این بود که نخستین مقاله پُر و پیمانش را دشت کند؛ بعد که اوضاع خودش روبه راه می شد، باردیگر در دلمردگی تهوع آورش فرو می رفت. یواش تر از همیشه حرف می زد و ژد به زحمت صدایش را شنید که افزود: «فقط پپیتا بورگینیون هیچ کاری نکرد.»
با حالتی غم انگیز افزود: «خب... کار با شما خوب بود.»
«دیگر همدیگر را نمی بینیم؟»
«اگر به من نیاز داشتید چونکه نه، البته. شماره موبایلم که خدمتتان هست.»
مریلین مرخص شد و به سمت سرنوشتی نامشخص رفت؛ در حقیقت آدم احساس می کرد الآن می رود بلافاصله باردیگر می خوابد و جوشانده ای برای خودش آماده می کند. وقتی داشت از در رد می شد برای آخرین بار سر برگرداند و با صدایی بی رمق افزود: «گمانم این یکی از بزرگ ترین موفقیت های زندگیم بود.»
این کتاب با ۳۷۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان انتشار یافته است.
منبع: كادو دونی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب