فاطمه نانیزاد :
وضعیت شعر آیینی بانوان بهتر از دهه های گذشته است
به گزارش کادو دونی فاطمه نانیزاد اعتقاد دارد هم اکنون وضعیت شعر آیینی بانوان بهتر از دهه های پیش است و وظیفه بانوان شاعر در این عرصه، نسبت به شاعران مرد، مضاعف و سنگین تر است.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: فاطمه نانیزاد یکی از شاعران آئینی کشور است. او متولد ۱۳۵۷ است و سرودن شعر را از سنین کودکی و نوجوانی شروع کرده است. «باران بی هوا» و «صحن فیروزه» دفترهای شعر انتشار یافته از این شاعر هستند. او مدیریت اجرایی دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی رهبر انقلاب در دانشگاه تهران و برگزاری کنگره ادبی سوختگان وصل را در کارنامه خود دارد.
نانیزاد، دکترای روان شناسی تربیتی دارد و علاوه بر سرایش شعر، به مشاوره و روان درمانی مشغول می باشد. فرارسیدن ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) بهانه خوبی بود تا با این شاعر آئینی درباره سرودن شعر آئینی توسط بانوان و همینطور شعر فاطمی به گفتگو بنشینیم.
مشروح متن این گفتگو در ادامه می آید:
* خانم نانیزاد، چرا تعداد خانم های صاحب کتاب شعر آئینی در جامعه ادبی کم است؟
اتفاقاتی بعد از انقلاب افتاد و فضا برای ورود زنان به حوزه شعر، مناسب تر شد و جلساتی ترتیب داده شد که خانواده ها، پدرها و همسرها می توانستند به آنها اعتماد کنند. بدین سان فضای مناسب تری پیش آمد که مثل گذشته نبود که عموماً برای آقایان باشد. هرچه از سالهای انقلاب فاصله گرفتیم، خانم ها بیشتر دیده شدند و اردوها و دوره های آموزشی شرایط بهتری را برایشان فراهم نمود.
به علاوه شعر آئینی و اهل بیتی، طی سالهای قبل و دهه اخیر اقبال بیشتری پیدا کرده است.
* اما حضور بانوان در شعر بعد از انقلاب، دلیل حضور پررنگ شان در شعر آئینی نبوده است.
ببینید، من سال ۸۰ وارد دانشگاه شده بودم و در محفل شعر دانشگاه شرکت می کردم. این جلسه شعر در فرهنگسرای اندیشه برگزار می شد و آقایان سجادی و حاج عبداللهی و … در آن حضور داشتند. آن روزها برای مناسبت هایی مثل سالگرد شهید کاظمی که مقارن با عید غدیر بود، مراسم و شب شعری برگزار کردند. من بعنوان مخاطب آن برنامه، دیدم ۹۹ درصد آدم هایی که آن جا شعر خواندند، برای معشوقه هایشان خواندند و کسی نبود که مثلا برای مقام مادر شعر بخواند. اگر هم شعر آئینی می خواندند، شعر دیگری در کنارش می خواندند تا متهم به شاعر آیینی بودن نشوند. یعنی شعر عاشقانه می خواندند که وجهه شان خراب نشود و اُمُل فرض نشوند. من در آن جلسه اشک می ریختم وقتی گروه موسیقی دف نوازی این شعر را می خواند: «قدر زر، زرگر شناسد قدر حیدر را نبی» آن جلسه شعرخوانی به نام و یاد امیرالمومنین تشکیل شده بود اما اصلاً فضای مولا علی را نداشت.
به عنوان مخاطب آن برنامه، دیدم ۹۹ درصد آدم هایی که آن جا شعر خواندند، برای معشوقه هایشان خواندند و کسی نبود که مثلا برای مقام مادر شعر بخواند. اگر هم شعر آئینی می خواندند، شعر دیگری در کنارش می خواندند تا متهم به شاعر آیینی بودن نشوند. یعنی شعر عاشقانه می خواندند که وجهه شان خراب نشود و اُمُل فرض نشوند وقتی هم که از جلسه بیرون آمدم، عکس شهید آوینی را مقابل در فرهنگسرا دیدم و خجالت کشیدم.
اما در ایام کنونی، وقتی عید غدیر یا یک مناسبت آئینی روبرو می شویم، تعداد زیادی شاعر آئینی خوب داریم که می توانی از بین شعرهایشان، شعر مورد علاقه ات را انتخاب کنی. می خواهم بگویم هم اکنون اقبال به شعر آئینی بسیار بیشتر شده و شاعر آئینی محترم شمرده می شود. خانم ها هم دراین زمینه حضور دارند. اما بگذارید کمی درباره چاپ کتاب شعر بگویم. برای اینکه یک مجموعه شعر چاپ شود، شاعر باید شعرهای خوب بگوید. نمی توان هرچه را که فرد گفت، به صورت شعر چاپ کرد. حالا خانم ها قابلیت و جایگاه چاپ شعر آئینی را پیدا کرده اند و البته فعلا در مرحله ای هستیم که باید ثمره اش را در سال های آتی ببینیم. این مسئله، یک درخت نوپا است.
به جز خانم سیمین دخت وحیدی، اندک میتوان خانم شاعر انقلابی را نام برد که شعر آئینی گفته باشد. چون آن درخت باید ثمر بدهد.
* این اتفاق، بعد از انقلاب خیلی دیر افتاد. حالا فرض نماییم قبل از انقلاب، شأن زن رعایت نمی شد و در فضاهای فاخر و فرهنگی حضور نداشت. ولی اکنون که ۴۰ سال از انقلاب گذشته، چرا باید بگوییم که طی ۱۰ سال گذشته، خانم ها فرصت عرضه اشعار آئینی و پیدا کردن مخاطب شان را پیدا کرده اند؟
خب، این مسأله ای نبوده که دفعتا اتفاق بیافتد. خود انقلاب هم دفعتا رخ نداد. از سال ۴۲ آغاز شد و سال ۵۷ نتیجه داد. بله، بعد از انقلاب تلاش شد نگاه مصرفی و کالا بودن به زن، حذف شود و زنان را محترم بشمارند. طبیعتاً لازم بود بستر و شرایط لازم فراهم گردد چون کار، از جنس کار فرهنگی است و مطمئناً زمان بر است.
* هم اکنون، وضعیت شعر بانوانِ شاعر آئینی چگونه است؟
نسبت به گذشته که خیلی بهتر است. سالهای دهه ۷۰ و ۸۰، ابتدای کار و سالهای آغازین بود. من آن موقع به صورت تخصصی به شعر رو آورده بودم. در آن فضایی که گفتم در جلسه غدیر، شعر عاشقانه می خواندند، تصور غالب بر این بود که اگر خانم ها شعر آئینی بنویسند، شأن خویش را خدشه دار کرده اند. اما امروز با عنایت به فراهم شدن فضا، با شعرهای خوبی از بانوان روبرو می باشیم. اما این فرآیند به کمال نرسیده است. در گذشته بسیاری از خانم ها و حتی بعضاً آقایان، دوست نداشتند با شعر آئینی معرفی شوند اما امروز شرایط تغییر کرده است.
جمیع این مسائل نشان میدهد مسیرمان درست بوده اما خب، فعالیت ها کم بوده و باید بیشتر شوند. یک مرتبه از رهبر انقلاب پرسیده بودند اگر بودجه محدودی داشتیم که کار فرهنگی انجام دهیم، برای چه کاری هزینه شود؟ که ایشان فرموده بودند صرف شعر. اما با وجود توجهی که ایشان به شعر دارند، هنوز آن توجه و تمرکزی را که مسؤلان باید به شعر داشته باشند، ندیده ایم. هنوز فضا به صورت کامل فراهم نیست و بودجه هم در نظر گرفته نشده است. خلاصه اینکه هنوز با شرایط مطلوب فاصله داریم. به قول آن مثل معروف، هرچه قدر پول بدهی آش می خوری. ما هم هرچه قدر سرمایه گزاری نموده باشیم، نتیجه می گیریم.
* هر مسیر ی صدمه هایی دارد. به نظرتان باید در این راه نگران چه چیزهایی باشیم؟
از هرچیزی که ما را از ارزش هایمان دور کند، باید بترسیم. زمانی هم هست که جای ارزش و ضد ارزش عوض می شود. از این مسئله هم باید ترسید. باید از نفوذهای بیگانه هم ترسید. می دانید چرا؟ چون یکی از ثمره های انقلاب ما، همین پرداختن به شعر آیینی است. برای نسل من، در گذشته این همه شعر خوب آیینی نبود و همیشه این الگوهای خوب را در شعر آیینی ندشته ایم. زمانی بود که وقتی می خواستیم برای غدیر شعر بگوییم، نمی توانستیم از زبان امروزی استفاده نمائیم و کار خیلی سخت بود. مگر برای نسل ما چند الگوی مناسب مثل خانم ها بهبهانی و وحیدی وجود داشته است؟
یک نکته هم وجود دارد و این است که ما خیلی به کلیات پرداخته ایم و تقریباً از جزئیات غافل شده ایم. مثلا درباره فاطمیه، محرم، صفر یا عاشورا شعر زیاد داریم اما درباره اصحاب امام حسین (ع) مثل حُر، اشعار زیادی نداریم.
* پرداخت کلی وجود ندارد و اتفاقاً ناخودآگاه وارد بخشی از جزئیات می شویم.
مهم این است که با عنایت به صدمه ها حواسمان به کاری که داریم می نماییم، باشد. هر برنامه، فرآیند یا اردوی آموزشی که برگزار می شود، باید بررسی شود که چرا برگزار می گردد و مقرر است به چه برسد؟ ببینیم چه شده که یک جای کارمان به مشکل برخورده است. مشکل را پیدا نماییم و رفع اش نماییم. یعنی به صورت مداوم نیازمند صدمه شناسی هستیم و باید مسئله را از زوایای مختلف بررسی نماییم. یک نکته هم هست؛ اینکه اگر دو نفر نقد و انتقادی داشتند، فکر نکنیم حب و بغض دارند و سریع متهم شان نماییم. انتقادپذیر باشیم و حداقل انتقاد را بشنویم. وقتی انتقاد یا مطلبی را می شنویم، در ناخودآگاهمان نقش می بندد. امکان دارد همین مسئله روزی به کارمان بیاید و در آینده ببینیم درست بوده است. بهرحال تلاش نماییم انتقادپذیر باشیم.
* بله. عادت کرده ایم فکر نماییم مسیر ی که می رویم، تنها مسیر درست بوده و اگر کسی به من انتقاد کند، دشمن من است. لازم است توانایی هایمان را بالا ببریم. توانایی نقدپذیری مان را هم افزایش بدهیم. خب خانم نانیزاد، وارد بحث شعر حضرت فاطمه زهرا (س) شویم که یک سری از بانوان شاعر به آن ورود کرده اند. همه می دانیم که نوشتن برای حضرت زهرا (س) خیلی سخت و سنگین است. فکر می کنم حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) واقعاً دو شخصیتی هستند که شعر نوشتن از آنها خیلی دشوار می باشد و البته شیرین هم هست. به نظرتان آن شاخصه ای که شعر بانوان درباره حضرت زهرا (س) را از دیگر موضوعات جدا می کند، چیست؟
وقتی بانوان می خواهند از یک بانو شعر بگویند که سیدة نساءالعالمین است، به کلیت نگاه می کنند. یعنی یک فاصله و شکاف بزرگ بین خودشان و آن شخصیت می بینند. همیشه وقتی با یک پدیده جدید و عجیب روبرو می شویم، نگران می شویم. وقتی می خواهیم کار جدیدی نماییم و نسبت به آن عدم اطلاع و آگاهی داریم، نگرانیم. این مسئله هم همین است. شخصیت حضرت زهرا (س) و ابعاد گسترده آن سبب این ترس و نگرانی می شود که خب یکی از دلایلش این است که ما حضرت را کم می شناسیم. ازاین رو نگرانیم چیزی که می خواهیم بسراییم، چه قدر با آن شخصیت بزرگ همخوانی دارد.
ما بعنوان زن، در زمینه سرودن شعر برای حضرت زهرا (س) وظیفه مضاعفی نسبت به مردان داریم. حضرت زهرا (س)، همسر، مادر و دختر بوده که پررنگ ترین نقش های یک زن در هستی هستند. مادر، نه تنها در فرهنگ اسلام که در فرهنگ ایرانی هم مقدس است. حالا ما با نمونه کامل یک زن که هم مادر است، هم دختر پیامبر است و هم همسر امام علی (ع) مواجه ایم. ازاین رو باید ابتدا ابعاد مسئله را بشناسیم ازاین رو نمی دانیم وقتی می خواهیم درباره حضرت زهرا (س) شعر بسراییم، چه شعری بگوییم. چرا بسامد شعر شاعران در زمینه عاشورا و محرم زیاد است؟ چون از همان سن بچگی در مراسم و برنامه های در ارتباط با ماه محرم شرکت کرده اند و این مسئله از همان کودکی در ضمیر ناخودآگاهمان نقش بسته است؛ صدای نوحه، آقای منبری، سینه زنی و … همین مسئله سبب می شود وقتی می خواهیم درباره محرم یا امام حسین (ع) شعر بگوییم، ناخودآگاهمان به ما جهت بدهد و آماده مان کند. مثل گرم کردن بدن قبل از ورزش می ماند.
شعر فاطمی و ایام فاطمیه طی چنددهه گذشته و ۱۵ سال گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. البته منظورم این نیست که تا قبل از آن، چنین نبوده اما توجه کم تر بوده و طی سالهای قبل، ساخت کلیپ و تولیدات مختلف درباره این ایام بیشتر شده است. شاعران هم فعالیت بیشتری پیدا کرده و به فاطمیه بیشتر می پردازند.
به نظرم ما بعنوان زن، در زمینه سرودن شعر برای حضرت زهرا (س) وظیفه مضاعفی نسبت به مردان داریم. حضرت زهرا (س)، همسر، مادر و دختر بوده که پررنگ ترین نقش های یک زن در هستی هستند. مادر، نه تنها در فرهنگ اسلام که در فرهنگ ایرانی هم مقدس است. حالا ما با نمونه کامل یک زن که هم مادر است، هم دختر پیامبر است و هم همسر امام علی (ع) مواجه ایم. ازاین رو باید ابتدا ابعاد مسئله را بشناسیم. یعنی اینکه صرفا بخواهیم یک غزل یا هر شعر دیگری برای این شخصیت که مادر هستی است بسراییم، نمی گردد. اگر می خواهیم شعر به ماهو شعر بگوییم، باید محتوا داشته باشد. پس تا آن زمان که سطح شناخت و آگاهی مان بر اثر مطالعه ارتقا پیدا نکند، شعر خوب هم متولد نمی گردد.
وقتی مقرر است از حضرت زهرا (س) بسراییم، باید با شناخت، قرابتمان را بالا ببریم. در نتیجه یک حس انس و الفت در ما ایجاد می شود. و افراد برای کسی که با او مانوس هستند، جور دیگری می نویسد و می سرایند. باید به زبان انس دست پیدا نماییم. اما نکته دیگر این است که برای رسیدن به زبان انس، حدومرزی لازم است و نمی توان از هر کلمه و کلامی استفاده نمود. حضرت زهرا (س) سیدة نساالعالمین و شخصیتی است که به زن آبرو داده است. ازاین رو باید در به کار بردن واژه ها دقت کرد. برای درست کردن یک غذای خوب، شما به مواد و لوازم خوب نیاز دارید. در غیر این صورت باید یک غذای دم دستی و زودپز آماده کنید.
* این مسئله را اختصاصاً درباره خودتان بررسی نماییم. شما برای ارتقای سطح کیفی اشعار آیینی تان، چه کرده اید؟
برای من، این توفیق حاصل شده که نه فقط برای حضرت زهرا (س) که برای دیگر بانوان چون حضرت خدیجه (س)، حضرت رباب (س)، حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) شعر بگویم. وقتی می خواهم برای بانوان آل الله شعر بگویم، استفاده از ردیف، قافیه و کلمه هایی را که در این دو جایگاه می آیند مد نظر دارم. در شعر خاندان باید دقت کنیم خدای ناکرده، گرفتار کژتابی نشویم و در مصرع و بیت مان چیزی نگوییم که وهن ساحت آنها باشد. درباره بانوان آل الله که این مسئله مهم تر است. چون درباره شخصیت هایی صحبت می نماییم که عصمت الله هستند و همین مسئله، وظیفه بانوی شاعر را سنگین تر می کند.
ما این روزها با یک مشکل بزرگ روبرو می باشیم و آن مشکل، این است که بمحض آن که یک شاعر چهارپنج بیت می سراید، آنها را پاکنویس نکرده، منتشر می کند. فضای مجازی هم که بی دروپیکر است و صدمه های خویش را دراین زمینه می زند. فضای مجازی آن قدر بی دروپیکر است که وقتی چیزی انتشار یافت، دیگر نمی توانید جلوی آنرا بگیرید. بعد امکان دارد ببینیم شعری که انتشار یافته، دارای ابهام و مشکل است ولی دیگر دیر شده و دست به دست می شود. بدتر از این، وقتی است که در تلویزیون یا برنامه های شعر، با مجریانی روبرو می باشیم که تخصصی در حوزه شعر ندارند.
پیشنهاد می کنم بانوانی که شعر می گویند؛ بخصوص شعر آیینی، شعرشان را قبل از انتشار با چندشاعر دیگر به اشتراک گذارند تا عیب و ایراداتش رفع گردد. از سوی دیگر، همان گونه که شعر و شاعر ضعیف داریم، منبر و مداح ضعیف هم داریم که امکان دارد چیزی را در جایی شنیده باشد که سندیت ندارد و بخواهد آنرا به شعر تبدیل کند.
* چه منبعی را دراین زمینه معرفی می کنید؟ منابعی که مطمئن باشند و بشود با محتوایشان شعر قابل استناد و معتبر سرود؟
من شاعران را به مطالعه سفارش می کنم. مطالعه؛ نه شعر! اول مطالعه سیره فاطمی. این مهم ترین بحث است که شاعر، اول درباره سیره حضرت زهرا (س) مطالعه داشته باشد. این مرحله قبل از مطالعه و مرور شعرهاست. منبرهای معتبر و خوب هم هستند.
* این منبع در دسترس تر و آسان تر از رفتن به کتاب هاست.
بله. حضراتی که منابر خوب و قابل اعتنا دارند، در دسترس تر هستند. ولی هیچ چیز جای مطالعه را پر نمی نماید. منبر، مکمل مطالعه است. یعنی اگر هنگام مطالعه، سوال یا ابهامی برای شما پیش آمد، می توانید با بهره گیری از منبر، آنرا رفع کنید. من به هیچ مراسمی نمی روم مگر اینکه از منبرش استفاده کنم. منبر خیلی مهم می باشد. پس از مطالعه و منبر میتوان به شعر و روضه خوب اشاره نمود. این ها همه لوازم آن غذای خوب هستند که گفتم.
* همه این ها باید با هم باشند تا اثر باکیفیت تولید شود.
بله. هیچ کدام به تنهایی فایده ندارند. همه باید کنار هم باشند. مطالعه، کار روضه را نمی نماید. روضه هم کار مطالعه را نمی نماید. برای هرکدام هم باید بهترین منبع را انتخاب نماییم.
* خانم نانیزاد، وقتی برای حضرت زهرا (س) شعر می گویید، برای انتخاب کلمات و واژه ها چه می کنید؟ ببینید همه ما چنین تجربه ای داریم که می گوییم انگار ما شعر را ننوشته ایم و سراینده ما نبوده ایم. گویی آن شعر یک الهام بوده است. یک نمونه از این خاطراتتان را بگویید که احساس کردید حضرت زهرا (س) به شعرتان عنایت کرده است یا عنایتی را در زندگی تان دیده اید!سال ۸۵ به عمره دانشجویی مشرف شدم. این را بگویم که اولین باری که به مکه و مدینه مشرف شدم، سال ۸۳ بود و طبق همان نقل معروفی که همه شنیده ایم، در نخستین لحظه دیدم بیت الله از خدا خواستم ۱۴ بار به این سفر بروم؛ پشت سر هم. این شد که مرتبه بعدی سال ۸۴ بود و نوبت بعدی هم سال ۸۵. سال ۸۵ شرایطی فراهم شده بود که به حج مشرف شوم اما مشکلاتی برایم پیش آمد. ظرفیت کاروان پر بود و نمی شد کاری کرد. من به حضرت زهرا (س) متوسل شدم و خواستم پیش خودمان، یک معامله با ایشان داشته باشم. ما شاعران، وقت هایی از این کارها می نماییم که خودمان را اصطلاحاً لوس کرده و دلبری نماییم. خلاصه کاروان رفته بود. یک روز پس از حرکت کاروان به من گفتند می توانم بروم. در نتیجه با یک کاروان دیگر رفتم. شب ولادت حضرت زهرا (س) بود. من با پرواز جده نرفتم بلکه با پرواز مدینه خودم را رساندم. پرواز مدینه آن موقع به ندرت انجام می شد. خلاصه مدیر کاروان ما را به یک کاروان دیگر سپرد و ایشان هم آمد فرودگاه ما را تحویل گرفت.
یادم نمی رود آن شبی را که وارد مدینه شدیم. شب تولد حضرت زهرا (س) بود. نخستین سفری هم که مشرف شده بودم، روز شهادت حضرت زهرا (س) بود و آن سفر سوم، همزمان با ولادت ایشان شده بود. باورتان نمی گردد اگر بگویم حزنی که شهر مدینه در روزهای شهادت داشت، چه قدر سنگین بود! شب تولد حضرت زهرا (س) هم که به مدینه رفتیم، با شهری روبرو شدیم که اصلاً مثل شهرهای خودمان نبود، نه شیرینی، نه شربت، نه چراغانی و نه هیچ علامتی که نشان از شادی میلاد حضرت باشد. یعنی قربت آل الله را کاملاً حس کردم. اما از آن طرف شادی وصف ناپذیر حضور پیامبر (ص) را هم حس می کردم. یعنی به همان اندازه که در روزهای شهادت، غم غربت وجودت را می گیرد، در روزهای ولادت با وجود غربت اهل بیت، احساس شادی هم می کنی.
* همیشه وقتی از امام حسین (ع) یا امام رضا (ع) می خواهیم کارمان را سروسامان بدهند، باید از آنها بخواهیم واسطه شوند حضرت زهرا (س) کار را جور کند. چون فرزند بدون اذن مادر، کاری نمی نماید. چون این ها پسران مادر عالم هستند.بله. وقتی به حضرت ابوالفضل (ع) هم متوسل می شویم، انگار از مادرشان حضرت زهرا (س) درخواست کرده ایم. یا می توانیم ایشان را به مادرشان حضرت زهرا (س) قسم بدهیم که کارمان را درست کنند.
* در انتها چندبیتی از اشعارتان را می خوانید؟ درباره حضرت زهرا (س) و فاطمیه.
بله. حتماً!
هرچند خانه از همه ی خانه ها سَر است / این آشیانه مسلخ سرخِ کبوتر است
از انتشار عطر تو در پرکشیدنت / آغوش خانه تا قیام قیامت معطر است
هر قدر خواستم که صبوری کنم نشد / مادر، عجیب ماتم تو گریه آور است
از آن زمان که ابر شدی بین کوچه ها / باران گرفته، صورت دیوارها تر است
بعد از تو هرچه لاله در این دشت داغدار / پس از تو هر چه یاس در این باغ پرپر است
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب