میرشكاك در دومین روز اردوی آفتابگردان ها مطرح كرد؛

اندیشه حوادث و صحنه های شاهنامه مغفول نشود

اندیشه حوادث و صحنه های شاهنامه مغفول نشود یوسفعلی میرشکاک، در دومین روز اردوی آفتابگردان ها با مبحث جهان فردوسی اظهار داشت: باید حواسمان باشد تا حوادث و صحنه های شاهنامه، ما را آن گونه مجذوب خود نکند که از اندیشه آن غافل شویم.



به گزارش کادو دونی به نقل از مهر، دومین روز اردوی سوم دوره نهم آفتابگردان ها، چهارشنبه ۴ خرداد با کارگاه نقد شعر به کارشناسی مبین اردستانی و محمدرضا طهماسبی آغاز شد.
در این جلسه اشعار رسول یزدانی، محمد کریمی، سیدعلیرضا معزی، محمدرضا صبوریان و محمدعلی غروی مورد نقد قرار گرفت.
در ادامه، آفتابگردان ها در کلاس یوسفعلی میرشکاک با مبحث «جهان فردوسی» شرکت کردند. میرشکاک با اشاره به اینکه شاهنامه فردوسی، سند هویت قومی و دینی این سرزمین است و بنیاد تشیع خاص ایرانی در شاهنامه شکل گرفته است، مباحثش را شروع کرد و اذعان داشت: «فردوسی مورد تأیید خاندان بوده که توانسته است به حکمت شگرفی در شاهنامه برسد.»
میرشکاک در مورد شهادت در شاهنامه اظهار داشت: «فردوسی می داند که اگر بخواهد شهادت را بدون بنیاد و بنیان مطرح کند، این مساله مورد قبول کسی قرار نمی گیرد. در شاهنامه، سیامک، پسر کیومرث، اوّلین شهیدی است که به دست سیه دیو، پسر اهریمن، کشته می شود.» ایشان کیومرث را به مثابه آدم، سیامک را نماد هابیل و سیه دیو را نماد قابیل دانست. میرشکاک در ادامه با تاکید بر این که آئین سوگ جزو فرهنگ های ایرانی بوده که در شاهنامه به آن اشاره شده است، توضیحات مفصّل و دقیقی در مورد برخی شهدای شاهنامه همچون ایرج، سیاوش و فرامرز، پسر، رستم عرضه داد.
وی ضمن اشاره به این که شاهنامه شامل دو آئین شهریاری و پهلوانی می شود، به توضیح این دو آئین پرداخت: «شهریار باید انتخاب شده از سوی خداوند باشد. در شاهنامه، شهریاری و سلطنت، موروثی نیست و اگر هم در موردی این اتّفاق افتاده باشد، کسی که سلطنت به او رسیده است، حتما خصوصیت خاصّی داشته است که سلطنت او را محدود به وراثت نمی کند.» وی در مورد آئین پهلوانی اظهار داشت: «پهلوان کسی است که مدافع حقوق مردم، مرزها و شهریار است و شهریاری درجات مختلفی دارد که بالاترین آنها، جهان پهلوانی است.» وی با تاکید بر این که جهان پهلوان کسی است که تاجدار نیست ولی تاج بخش است، رستم را نماد جهان پهلوانی در شاهنامه دانست.
میرشکاک در ادامه اضافه کرد: «باید حواسمان باشد تا تصاویر، حوادث و صحنه های شاهنامه، ما را آن گونه مجذوب خود نکند که اندیشه پشت آنها مورد غفلت قرار گیرد». هم چنین ایشان یکی دیگر از بزنگاه های مهمّ شاهنامه را هفت خان رستم دانست و توجّه شاعران را به مقایسه‌ی آن با هفت وادی معرفتی شاعرانی هم چون مولوی، عطّار و سنایی جلب کرد و اظهار داشت: «آنچه را ما در اشعار مولوی، عطّار و سنایی و دیگر شاعران صرفا در دایره‌ی معرفت و عرفان می بینیم، در شاهنامه همان را در ساحت پهلوانی و جنگ آوری می‎ بینیم. در واقع، حکمت فردوسی عین کنش است، بر خلاف شاعران نام برده شده که حکمت و معرفت ایشان به کنش ختم نمی گردد.»
کلاس بعدی آفتابگردان ها، مبانی سرودن ترانه، سرود و تصنیف بود. میلاد عرفان پور، در ابتدا درباره تفاوت ترانه و شعر محاوره بیان نمود: «الزام ترانه این است که مناسب با موسیقی سروده شده باشد، در حالیکه شعر محاوره این اجبار را ندارد.»
عرفان پور با ذکر این نکته که تعریف دقیقی درباره سرود در دست نیست، اذعان داشت که شاخص هایی را می‎ توان در اینباره بیان کرد. نخست این که سرود باید اشاره به یک هویت ملّی داشته باشد و در صورتی هم که از زبان متکلّم وحده باشد، محتوای آن باید دغدغه، درد، عشق و شوق عمومی باشد و دیگر این که سرود بیشتر با قشر نوجوان نسبت دارد و به زبان معیار است.
وی مقدمات ورود به عرصه سرایش ترانه، سرود و تصنیف را زیست ادبی، دانش ادبی، تجربه سرایش در قوالب سنّتی و مخاطب شناسی دانست و هم چنین لازمه رسیدن به زیست ادبی را انس با ادبیات و شعر، سلوک ادبی، حضور در محافل ادبی، ارتباط با شاعران، نگاه مضمون یاب و مردم گرایی دانست. عرفان پور در ادامه به بیان گونه های سرایش ترانه، سرود و تصنیف پرداخت و آنرا به سه گونه پیشاهنگ، پساهنگ و هماهنگ تقسیم بندی کرد و اظهار داشت: «در گونه پیشاهنگ، ابتدا ملودی ایجاد می شود و روی آن شعر سروده می شود. در گونه پساهنگ، ابتدا شعر سروده می شود و برای آن ملودی ایجاد می شود و در گونه‌ی هماهنگ، شعر و ملودی هم زمان تولید می شوند.» عرفان پور در ادامه به بیان بخش های معمول سرود، ترانه و تصنیف که به ترتیب شامل مطلع، مقدّمه ترجیع بند یا مطلب (ورس) دوم، ترجیع بند، ورس سوم و چهارم و ترجیع بند می شود، پرداخت. ایشان در ادامه، مراحل شیوه‌ی سرایش شعر پساهنگ را بیان کرد و آنرا شامل مراحل مطالعه و تفکّر، ساخت طرح کلّی، سرودن ترجیع یا مطلع، سرودن باقی مطالب (ورس ها)، بازنگری منتقدانه و در نهایت سامان نهایی دانست.
وی تصنیف را شعری که روی ملودی و با زبان معیار سروده شده باشد، معرّفی کرد و نکات مهم در تصنیف سرایی را توجّه به لطافت، ادبیت، سنّت گرایی یا خاطره گرایی، زمزمه پذیری و تلفیق صحیح شعر و موسیقی دانست.
در ادامه برنامه های روز دوم، مرتضی امیری اسفندقه کلاس خویش را با مبحث «ساختار و بافتار شعر نیمایی» آغاز کرد. اسفندقه در ابتدا اظهار داشت: «نیما وزن را از شعر پارسی نگرفت ولی عقیده داشت وزن که همان موسیقی بیرونی است، نباید بر شعر مسلّط شود.»
اسفندقه در ادامه اضافه کرد: «کسانی که می گویند نیما برای ساختن کاخ های شعرش، بناهای تاریخی شعر فارسی را کاملاً خراب کرد، کاملاً در اشتباه هستند. نیما نه تنها کاخ های تاریخ شعر فارسی را به صورت کامل خراب نکرد، بلکه ما را به بازخوانی تاریخ شعر فارسی جهت درک ابعاد نیمایی سروده های بزرگان شعر فارسی دعوت کرد.» در ادامه، اسفندقه با ذکر مثال هایی از حافظ، سعدی، بی دل، طالب آملی و ناصرخسرو و دیگر شاعران تاریخ ادبیات فارسی، توجّه حضّار را به وجه نیمایی شعر ایشان جلب کرد و با تاکید بر شاهدمثال هایی اظهار داشت: «می توان تساوی مصراع ها را به هم نزد و شعر نیمایی سرود.»
اسفندقه به شاعران سفارش کرد تا نامه های نیما را مطالعه کنند. وی به یکی از نامه های نیما اشاره نمود که در آن گفته بود ما دوران شهادت را طی می نماییم. اسفندقه شاهد آنرا مورد تمسخر گرفتن نیما در اوّلین مرتبه ای که شعر نیمایی اش را خوانده بود، دانست.
وی در ادامه اضافه کرد: «در شعر نیمایی ناب، شاعر به کلمات وزن نمی دهد، بلکه وزن کلمات را کشف می کند و آنرا به صورت طبیعی بازگو می کند.»
آخرین برنامه روز دوم اردو، شب شعری بود که در آن علی محمد مؤدب، میلاد عرفان پور، علی داودی، محمدرضا طهماسبی، محمدحسین نجفی، سورنا جوکار، افسانه غیاثوند، مریم کرباسی، فاطمه نانی زاد و دیگر شاعران به خاطره گویی و شعرخوانی پرداختند.

1401/03/07
08:05:22
5.0 / 5
600
تگهای خبر: ادبیات , تولید , شركت , شعر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۱
کادو

كادو دونی

فروش انواع کادو

kadodooni.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كادو دونی محفوظ است